۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

پنجشنبه روز اول ماه شوال و عیدفطرمی باشد.

ستاد استهلال ماه طی اطلاعیه اعلام نمود که پنجشنبه روز اول ماه شوال و عیدفطرمی باشد. در این اطلاعیه ضمن تبریک عید فطر آمده است با توجه به حلول ماه شوال و اتمام ماه رمضان در هفته جاری ،امسال راهپیمائی روز قدس نخواهیم داشت که خطبه اش را هاشمی رفسنجانی بخواند و چهارتا سوسول خواسته باشند بیایند راهپیمائی !و این بزرگترین عیدی خداوند بر مسلمانان روزه دار خواهد بود . در ادامه این اطلاعیه اذعان شده است که این اولین بار نیست که ماه مبارک رمضان ۲۵روزه می شود و قبلا در زمان هابیل و قابیل این حادثه رخ داده است . در پایان اطلاعیه از کسانی که با وارد کردن شبهه به این عید بزرگ احساسات مسلمین را جریحه دار کردن برخورد خواهد شد و این یک عید راستکی می باشد و اسناد آن در دفتر ستاد موجود می باشد و هرگونه شبهه در مورد این عید باعث شکسته شدن دلهای مسلمین خواهد شد.

۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

سبزها مراقب باشند

هنوز سخنرانی 29 خرداد نمازجمعه از یاد مردم نرفته که بار دیگر شاهد برگزاری نمازجمعه ای دیگر به همان شکل ومحتوا بودیم نمازجمعه ای که الفاظ وعبارات تهدیدگر چاشنی آن بود، اما این بار شاید کمی تند تر.

این بار شمشیر را انگار از روبسته اند. باید هم همینطور باشد چرا که هر روزکه فشارها و تهدیدها و شکنجه های مردم بی گناه وآزادی خواه بیشتر می شود، مشروعیت نظام کمرنگ و کمرنگ تر می گردد. یادمان هست که چطور بعد از آن جمعه هموطنانمان را به گلوله بستند و این همه شهید مظلوم یادگاری آن روزها برایمان باقی ماند. از آنجا که حاکمیت قدرت طلب ابایی از هرگونه عمل غیر قانونی برای ابقای خویش ندارد، لازم است که چند نکته را یادآور شویم:

1- رژیم منتظر فرصت مناسب برای دستگیری میرحسین و شیخ اصلاحات است. پس اگر روز قدس حضور سبزها کمرنگ باشد(که محال است) از فرصت استفاده کرده و در اسرع وقت این کار را انجام می دهد. یادمان باشد که این دفعه نیز اید همانند دیگر بارها ثابت کنیم که ما تصمیم گیران آینده ی نزدیک مملکت هستیم نه یک یا دو نفر.

2- مراقب باشید که در میان خطبه های نماز جمعه کنایه ای خطاب به سبزها بیان شد که مضمون آن ایجاد تفرقه و تضاد بود. در واقع گفته شد که " باید از تفرقه ترسید" اشتباه نکنید!روی سخنان با ما بود. هرگز نگذارید که تفاوتها در ارزشهایمان را به عامل تفرقه میان سبزها تبدیل کنند. وحدت را کماکان حفظ کنیم.

3- حتی الامکان در گروه های حداقل 7-8 نفره به راهپیمایی بروید و حواستان به تمام دوستانتان باشد. مطمئناً لباس شخصی هایی در میان جمع خواهند بود. از همکلامی و نزدیک شدن به افراد مشکوک بپرهیزید.

4- شعارهایمان هماهنگ باشد، چه مذهبی، و چه ضد مذهبی و از اکثریت طبق اصول دموکراسی تبعیت نماییم.

5- با شنیدن خبرهایی مبتنی بر دستگیری سران اصلاحات خونسردی خود را حفظ کرده و پس از کسب اطمینان کامل، اقدام به نشر خبر و عکس العمل منطقی نمایید.

6- و در آخر این که هوای سبزها را داشته باشیم...

تا جمعه سبز

۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

دروغهای 30-20 و بزرگنمایی بزرگداشت 17 شهریورامسال از سیما بدلیل وحشت از نام شهدای جنبش سبز


30-20 بعنوان یک بخش خبری طیف راست اینروز ها تلاش گستردهای در وارونه نشان دادن واقعیت و تلاش مظاعف در تطهیر کسانی که دستشان الوده به خون است دارد. دیشب نیز بدلیل وحشت مظاعف از نام شهدا شروع به تکذیب انها با استفاده از همان حیله قدیمی و مشابه با ترانه موسوی نمود و در این بین این مجموعه خبری در بدر دنبال نام مشابه شهدا در جامعه می باشد طوری که یافتن هر نام را دلیلی بر کشته نشدن این افراد می داند و نکته جالب توجه اینکه ابن بار دست به مصاحبه با این افراد نمی زند تا بطور مفتضحانه مشابه با موضوع ترانه موسوی ضایع نشود .

البته این رسانه هماهنگی کامل با تیم حمله کننده به دفتر ستاد پیگیری شهدای جنبش سبز که توسط مهندس موسوی بنا گذاشته شد را داشت که بدنبال یورش لباس شخصی ها به این ستاد و تلاش در محو نام ونشان شهدای جنبش سبز همزمان تلاش مضاعف خود را در جهت محو شهدا و انکار ظلمی که بر آنان رفته است دارد.

نکته دیگر اینکه امسال صدا و سیما بطور بسیار گستردهای شروع به بزرگنمایی در مورد حادثه 17 شهریور نموده است بطوریکه بر خلاف سالهای پیش که بزرگداشت این شهیدان تنها در ساعات اخر شب و به مدت حداکثر 20 دقیقه بود امسال در ساعت پربیننده به مدت یک ساعت و با نشان دادن عکسهایی از کل وقایع انقلاب و خونهای روی سنگفرش خیابان سعی در بزرگنمایی واقعه مذکور نمود.حال انکه هرشخصی با دیدن این عکسها ناخودآگاه یاد شهدای کشته شده بر روی اسفالت داغ تابستان 88 می افتد چقدر وقایع شبیه بود .

در پایان به کامرا ن نجف زاده هم باید تبریک گفت چون بالاخره پاجه خواری ایشان جواب داد و به دفتر صداوسیمای پاریس رسید . (کامران نجف زاده –صداوسیمای جمهوری اسلامی –پاریس)

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

پتانسیل جنش سبز (آتش زیر خاکستر)

شاید خیلی ها تا چند روز پیش اعتقاد داشتند که همه سر وصداها خوابیده ودیگر خبری نیست ولی لغو مراسم شبهای قدر در مرقد امام نکتهای را برایمان روشن کرد که جنبش سبزهنوز پتانسیل اجرایی بسیار بالایی دارد.جنبشی که علی رغم اینکه به مدت نزدیک به یک ماه است فعالیت خیابانی نداشته است ولی ترس از انجام فعالیتهای اعتراضی همواره تن کسانی را که با مودم سالاری مخالفند را می لرزاند.

یادمان نرفته است که این جنبش از تاریخ 25 الی 30 خرداد بطور متوسط روزی یک ملیون نفر را در وسط هفته در تهران جمع می کرد و وخشت بر تن همه چماق به دستان می انداخت.

جنبش سبز در حال حاضرشرایط انتظار را طی می کند و در حال جمع کردن پتانسیل نهان خود است تا دوباره در یک شرایط مناسب انرا دوباره در جامعه رها سازد.

جنبش سبز بدلیل همگرایی با اقشار مختلف جامعه طرفداران وسیعی در جامعه دارد که هر کس با توجه به تواناییهای خود در راهبری آن سهیم هستند. جنبش سبز بر خلاف احزاب و نهضتهای قبلی ایران توانسته است که تمامی منتقدین نظام را یکجا جمع کند و پتانسیل حاصل را نیز بصورت بالقوه در جامعه رها سازد.

جنبش سبز یک روزه و یک ماهه و حتی یک ساله به وجود نیامده که اکنون با ارعاب چند روزه و چند ماهه و حتی چندین ساله از بین بخواهد برود.

جنبش سبز یادگار بزرگ منشی و ایرانیان از زمان کوروش و داریوش بزرگ، یادگار نیک اندیشی زرتشت، یادگار شجاعت نادر شاه، فراست کریمخان زند، و ابهت مشروطه خواهان و شهامت جمهوری خواهان و فریاد آزادی خواهی ایرانیان از ازل تا ابد است. جنبش سبز خواسته ای از سر خودخواهی و غرور نبوده که حالا بخواهد با تلنگر دژخیمان وحشت نابود گردد.

اگرچه جنبش سبز این روز ها به خیابانها نمی ریزند و راهپیمایی سکوت و مشابه آن انجام نمیدهند، این موضوع را بایستی به فال نیک گرفت و بدانیم که جنبش سبز درمرحله بلوغ به سر می برد، آن هم بلوغ فکری...

بلوغی که نتیجه آن هدفمندسازی افکار متنوع موجود در این جنبش است، بلوغی که به وسایل منطقی تر و کم خطرتر برای مبارزه و احقاق حقوق خود می اندیشد.

همین بلوغ است که این کوته نظران از آن به اسم "آتش زیر خاکستر" نام می برند و از ترس سبزها مراسم عید فطر و شبهای احیاء را تعطیل می کنند.

روزی فرا خواهد رسید که اندیشه های ناب سبزها بر دستان آلوده و خونین جنایتکاران فائق خواهد آمد.

به امید آن روز...

ترجمه ی متن ِ واقعی ِ اعترافات گالیله

من، گالیلئو گالیله، فرزند وینچنزو گالیله اهل فلورانس، در سن هفتاد سالگی،

در حضور دادگاه عادل، در برابر شما زانو زده و در برابر کتاب مقدس که در برابر من است

سوگند یاد میکنم که همواره به جمله جمله این کتاب اعتقاد داشته و به لطف خداوند متعال

در آینده نیز اعتقاد خواهم داشت.

اعلام میکنم که نظر من در مورد اینکه خورشید ثابت است و زمین به دور آن میچرخد،

یک تفکر باطل، نادرست و گمراه کننده بود که نمیبایست در هیچ جا، تدریس شود،

مورد بحث قرار گرفته یا مورد استناد قرار گیرد.

واقعیت مشخص و روشن این است که زمین مسطح و ثابت است

و همانگونه که هر کسی میداند و هر روز میبیند، این خورشید و تمام ستارگان هستند

که به دور زمین میچرخند.

می خواهم در برابر شما اعلام کنم که نور حقیقت در دل من راه یافته و به خوبی درک کردم

که آنچه گفته بودم اشتباه بوده و از کرده خود پشیمانم

و هر محکومیت و جزایی که برای من تعیین شود با خوشحالی پذیرا خواهم شد

و امیدوارم به سزای خود در گمراهی بخش زیادی از جامعه برسم.

در صورتی که از هر یک از موارد فوق تخطی کرده و به تفکر نادرست خویش بازگردم،

مسئولیت و تبعات این خطای نابخشودنی را به طور کامل میپذیرم.

من برای اینکه از صحت و دقت اعترافات خود مطمئن باشم

همه چیز را از قبل روی این برگه نوشته و برای شما خواندم و اعلام میکنم

که این برگه، رسم الخط خود من و ذهنیات و اعتقادات شخصی من

بوده و بدون هرگونه تأثیری از بیرون، نگاشته شده است...

دلایل عدم تبری نظام از لباس شخصی ها و افراد خودسر درون نظام و پافشاری صوری در محاکمه ایشان

همانطور که واضح و مبرهن است لباس شخصی ها افرادی هستند که در سازمانهای نظامی و امنیتی دارای پستهای اغلب رده پایینی هستند که به واسطه حمایت ضمنی افراد بالا دست ضمن به منظور سرکوب منتفدین ومعترضین به نظام در اجتماعات دست به اعمال خلاف و بعضا جنایت آمیزی میزنند , این افراد که بعضا دارای سمتهای نگهبانی و یا امور حراستی سازمانهای دولتی هستند دارای سلاح سرد یا گرم همراه نیز میباشند بدنبال شکایت افراد زیان دیده در جامعه ناپدید میشوند( که بعضی مسوولین از انها بعنوان ناشناس نام می برند).این افراد در کلیه اجتماعات در دانشگاهها و کل جامعه بطور خودآگاه حضور فعال دارند که خود نشانگر هدایت شدن توسط افراد دیگری می باشند.

بدلیل پارهای قوانین موجود در جلوگیری از سرکوب شدید هر گونه اجتماع در جامعه توسط نیروهای انتظامی و رسمی کشور , این افراد با علم به احتمال بسیار کم در محاکمه و شناسایی دست به ایمال خلاف قانون میزنند که در اغلب موارد نیز در کار خود افراط نیز می نمایند.

ولی نکته قابل تامل در دلایل کندی شدید در پیگرد ایشان توسط نهادهای انتظامی و امنیتی و قضایی کشور و دستگیری سریع و محاکمه ایشان در برابر تخلفات پیش امده در جامعه و احکام قضایی نسبتا ساده و نامتناسب با جرمشان است بطوریکه همواره این ذهنیت که لباس شخصی ها هیچگاه در دادگاه محاکمه و به فراخور جرمشان محکوم نمی شود در جامعه کاملا وجود دارد و این اشخاص نیز با علم به این موضوع دست به اعمال مجرمانه میزنند.

در ادامه لازم به ذکر است بدلیل وجود حمایت دایم مادی و معنوی و پشتیبانی کامل این افراد توسط بعضی مسوولین رده چندم نظام همواره شاهد افراطگری و یکه تازی این افراد که این روزها در اینترنت بطور وسیعی شناسایی شده ا ند هستیم

ودر پایان, نظام نیز جهت جدا کردن خود از اعمال مجرمانهای که به گفته خود لباس شخصی ها جهت استحکام پایه های نظام صورت می گیرد می بایست سزیعتر دست به کار شده و ضمن محاکمه علنی(به منظور احترام به کشته شدگان اخیر) و شدید این افراد و پشتیبانان انها حساب خود را از انان کلا جداکند. زیرا مطابق با فوانین موجود همه در مقابل قانون مساوی و در مقابل اعمال مجرمانه شان مسوول هستند.

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

آفت اقتصاد دولتی در ایران تولید ثروت است نه توزیع درآمد

درجامعه ایران انچه که قابل درک است تفاوت بیش از اندازه فقیر و غنی در کلیه شهرهای ایران است که خود نشان از انباشته شدن ثروت در دست عده قلیلی از افراد جامعه است ولی نکته قابل توجه این است که دولت جمهوری اسلامی تلاش دارد که این افراد را بعنوان عامل اصلی فساد اقتصادی جامعه معرفی کند ولی واقعیت این است که تولید ثروت توسط دولت با فروش نفت و تزریق ان در اقتصاد است که باعت انباشت ثروت و تولید تورم و بیماری هلندی در اقتصاد ایران میگردد.

ثروت تولید شده در ایران نه ناشی از درآمد تولیدی و گردش اقتصادی سالم که فقط ناشی از جابجایی پول بین نهادهای دولتی و وابسته به دولت است و صادرات و واردات غیر اصولی و کارشناسانه و عدم کنترل ونظارت یکسان و عادلانه بر بخش خصوصی و دولنی و فساد اداری غیر قاب انکار در دستگاههای دولتی وتورم زایی کاذب ناشی از آن است. ولی عامل اصلی بیماری اقتصادی در ایران کنترل و تبعیض نا عادلانه دولت در توزیع ثروت و درآمد در جامعه است بطوریکه شرکتهای دولتی با انباشت بی مورد پول و بهره وری منفی و یا شرکتهای واگزاری شده به نهادهای دولتی و نظامی با از بین بردن تفکرات سودده و عدم کلان نگری اقتصادی تیشه به ریشه اقتصاد لرزان جامعه می زنند.

به نظر این حقیر مافیای اقتصاد کشود سیاستهای بی تدبیر دولت ثروتمند و نه کارآفرین است نه ثروت انباشته شده در دست عدهای اندک .